SusannaSonata (برچسب)
11 سپتامبر 2020 (منتشر شد)
24 دقیقه p>
وضعیت جسمی مداوم بودلر (در) باعث تبلیغ و اشباع کار او با تصورات ناپسند و انحطاطی می شود ، حال آنکه بدن او خطرناک است مستعد تولید ناخن های وحشتناک تب دار است که با فراخوانی بدرفتاری و موجودات طیفی جهان روبرو می شوند. Opener “The Dancing Snake” هیچ کاری برای اصلاح شهرت بد مار لغزنده (“با پوست براق”) انجام نمی دهد ، تا آنجا که بهشت کتاب مقدس عدن نقش آن را به عنوان منادی سقوط بازی کرده بود. “خون آشام” قصیده ای نیمه خوش است (فکر می کنم کیت بوش سرزنش می کند) به ضعیف ، نادان ، انگلی ، معتاد ، همانطور که سوزانا اشاره می کند: “همانطور که شراب به بطری خود است ، همانطور که قمارباز به بازی او ” اعتراف اتوبیوگرافی از طرف بودلر در بدبختی های او؟ p>
سوزانا این بلاک های واقعی را ضبط می کند ، بطری ها را پنهان می کند و به طرز مخفیانه ای افزایش می یابد که فقط و فقط توسط پیانوی ظریف و براق تقویت شده است. عدم وجود اصوات دیگر فقط اختصار و جاذبه موضوع را افزایش می دهد ، این آهنگ ها به بیرون تنفس می کنند و به داخل نفس می کشند. گاهی اوقات او یک جونی میچل یخبندان را تداعی می کند ، یک شکنندگی چابک که به سختی سرکوب می شود نهان است و در کمین است. p>
پرداختن به دوگانگی های حکم زده زندگی که اطراف ، زمین و مخلوط کردن (زندگی در میان ویرانه های مرگ ؛ فضیلت در مقابل معاون) ، که شامل ساختارها و سختگیری ها است ، آنها را حفظ می کند و آنها را مهار می کند ، این یک خط خوب بین تعادل و پایه های از دست رفته است.
کار سوزانا دائماً معمای “چگونه در دنیای نابسامانی و حملات مداوم به طبیعت بشر زنده می مانیم و رشد می کنیم” است؟ با استفاده از مفروضات شکنجه شده بودلر و زخم های ناخوشایند یک راه حل ممکن است قدم زدن در بیرون برای پرش به داخل باشد. افرش ، دوباره ، دوباره.